مهدی شریفی بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس امروز مورد حمله سارقان قرار گرفت و از ناحیه بینی دچار آسیب‌دیدگی شد.
بر این اساس این بازیکن نتوانست امروز به تمرین بپردازد.
شریفی درباره این رخداد گفت: امروز عازم تمرین بودم که بعد از تونل توحید دچار این حادثه شدم. بعد از تونل دو نفر که ترک موتور بودند و کلاه کاسکت به سر داشتند جلوی ماشین من پیچیدند، ایستادم، البته راهی هم برای رفتن نبود چون به موتور آنها برخورد می‌کردم. یکی از آنها به سمت خودروی من آمد. تا بخواهم بفهمم چه شده است در ماشین را از سمت شاگرد باز کرد. شروع به فریاد زدن کرد. می‌گفت چرا میزنی و فرار می‌کنی من کاملاً گیج شده بودم فکرش را نمی‌کردم که این یک سناریو برای سرقت باشد. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که شاید اشتباه گرفته‌اند. تا بخواهم حرفی بزنم او به داخل خودرو خزیده بود و با مشت به بینی من زد. فکر می‌کنم با توجه به خودرویی که سوار بودم انتخابم کرده بودند.
وی ادامه داد: بعد از مشتی که به صورتم خورد، چند لحظه متوجه هیچ چیز نبودم وقتی به خودم آمدم دیدم کیف پول و موبایلم را برداشته است. من هنوز پشت فرمان بودم و کمربندم هم بسته بود. در همین لحظه دو نفر دیگر با موتور رد می‌شدند که من را شناختند. اسم مرا که بردند، سارقی که وارد خودرو شده بود می‌خواست فرار کند. وسایل من را انداخت. وقتی دید مردم در حال جمع شدن هستند همین‌طور که به سمت موتور می‌رفت داد و فریاد می‌کرد که چرا میزنی و فرار می‌کنی مردم تا بفهمند اصل ماجرا چیست آنها رفته بودند. صورت‌شان را که ندیدیم ولی شماره پلاک موتور را برداشتند که بعید است به درد بخورد.
بر این اساس این بازیکن نتوانست امروز به تمرین بپردازد.
شریفی درباره این رخداد گفت: امروز عازم تمرین بودم که بعد از تونل توحید دچار این حادثه شدم. بعد از تونل دو نفر که ترک موتور بودند و کلاه کاسکت به سر داشتند جلوی ماشین من پیچیدند، ایستادم، البته راهی هم برای رفتن نبود چون به موتور آنها برخورد می‌کردم. یکی از آنها به سمت خودروی من آمد. تا بخواهم بفهمم چه شده است در ماشین را از سمت شاگرد باز کرد. شروع به فریاد زدن کرد. می‌گفت چرا میزنی و فرار می‌کنی من کاملاً گیج شده بودم فکرش را نمی‌کردم که این یک سناریو برای سرقت باشد. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که شاید اشتباه گرفته‌اند. تا بخواهم حرفی بزنم او به داخل خودرو خزیده بود و با مشت به بینی من زد. فکر می‌کنم با توجه به خودرویی که سوار بودم انتخابم کرده بودند.
وی ادامه داد: بعد از مشتی که به صورتم خورد، چند لحظه متوجه هیچ چیز نبودم وقتی به خودم آمدم دیدم کیف پول و موبایلم را برداشته است. من هنوز پشت فرمان بودم و کمربندم هم بسته بود. در همین لحظه دو نفر دیگر با موتور رد می‌شدند که من را شناختند. اسم مرا که بردند، سارقی که وارد خودرو شده بود می‌خواست فرار کند. وسایل من را انداخت. وقتی دید مردم در حال جمع شدن هستند همین‌طور که به سمت موتور می‌رفت داد و فریاد می‌کرد که چرا میزنی و فرار می‌کنی مردم تا بفهمند اصل ماجرا چیست آنها رفته بودند. صورت‌شان را که ندیدیم ولی شماره پلاک موتور را برداشتند که بعید است به درد بخورد.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
